در 35 کيلومتری غرب شهر شيراز ، دشتی وجود دارد که يادگار عظمت پر شکوه طبيعت ايران زمين می باشد ، دشت ارژن
در حال حاضر منطقه ، جولانگاه پلنگ ايرانيست و 112 راس گوزن زرد ايرانی ، به زيبائی اين دشت می افزايد.
ولی سالها پيش ، يعنی تا همين 70 سال پيش ، غرش شير ايرانی ، خاموشی اين دشت را بلرزه می انداخت .
شير ايرانی کمی از نوع آفريقائی خود کوچکتر و درنده تر بوده ، يال نوع نر آن بلند تر و پر پشت تر وکمی تيره تر است ، نواری بر جسته و تيره ، از گلو ، از زير بدن تا دم کشيده شده ، و آن را از پسر عموی آفريقائيش متمايز می سازد.
آخرين شير ايرانی ، شير ماده ای بود که پنجاه سال پيش به مرگ طبيعی (پيری) در روستای کندلوس در کجور مازندران مرد. هم اکنون سر اين شير در منزل آقای جهانگيری موسس موزه کندلوس در همان ده به ديوار آويخته است.من سال 1382 خود اين شير را ديده ام .
شير ايرانی به تعداد 400 قلاده ، در کشور هندوستان هنوز زنده است ، اجداد اين شير در قرن نوزدهم توسط کمپانی هند شرقی از ايران به آنجا انتقال پيدا کرده است .
آيا راهی هست غرش شير ايرانی ، دوباره در ايران زمين طنين افکند.
در حال حاضر منطقه ، جولانگاه پلنگ ايرانيست و 112 راس گوزن زرد ايرانی ، به زيبائی اين دشت می افزايد.
ولی سالها پيش ، يعنی تا همين 70 سال پيش ، غرش شير ايرانی ، خاموشی اين دشت را بلرزه می انداخت .
شير ايرانی کمی از نوع آفريقائی خود کوچکتر و درنده تر بوده ، يال نوع نر آن بلند تر و پر پشت تر وکمی تيره تر است ، نواری بر جسته و تيره ، از گلو ، از زير بدن تا دم کشيده شده ، و آن را از پسر عموی آفريقائيش متمايز می سازد.
آخرين شير ايرانی ، شير ماده ای بود که پنجاه سال پيش به مرگ طبيعی (پيری) در روستای کندلوس در کجور مازندران مرد. هم اکنون سر اين شير در منزل آقای جهانگيری موسس موزه کندلوس در همان ده به ديوار آويخته است.من سال 1382 خود اين شير را ديده ام .
شير ايرانی به تعداد 400 قلاده ، در کشور هندوستان هنوز زنده است ، اجداد اين شير در قرن نوزدهم توسط کمپانی هند شرقی از ايران به آنجا انتقال پيدا کرده است .
آيا راهی هست غرش شير ايرانی ، دوباره در ايران زمين طنين افکند.